تئوری موسیقی نظریهای دربارهٔ قواعد، اصطلاحات و نحوهٔ اجرای موسیقی است. تئوری موسیقی از قرنهای گذشته ابداع شده و بهتدریج تکامل یافتهاست. تئوری موسیقی شاخهای تخصصی از رشتهٔ موسیقی است که شامل شناخت کلیهٔ قواعد، علامتها و آشنایی با انواع صدای نُتها، فاصله، ترکیب میزانها، ضربآهنگ (ریتم)، گام، و پردههای موسیقی است. اهمیت «تئوری موسیقی» به قدری است که از نظریهدانان این رشته بهعنوان «نظریهپرداز موسیقی» (تئوریسین موسیقی) نام میبرند.
اهمیت یادگیری تئوری موسیقی
علم تئوری موسیقی را می توان به قواعد رانندگی تشبیه کرد. بدون قواعد رانندگی نیز می توان رانندگی کرد اما سختی ها و مشکلات زیادی را در مسیر بوجود می آورد.
هر چند معمولا هنرجویان دوست دارند تا بیشتر عملی کار کنند تا زودتر بتوانند نوازندگی کنند اما باید یادآوری کنیم که این روش آموزش یعنی آموزش بدون درک مفاهیم و اصول موسیقی چندان ارزشی ندارد و هر چند در ابتدا جذاب تر به نظر برسد اما هر چقدر که در موسیقی بیشتر پیش بروید متوجه اهمیت بالای یادگیری اصول خواهید شد. از این روست که اساتید موسیقی توصیه می کنند قبل از هر چیز اصول موسیقی را بیاموزید و خواهید دید که نوازندگی بخش کوچکی از این هنر بزرگ خواهد بود.
مانند هر علم یا هنر دیگری موسیقی نیز اصول و قوائدی دارد که برای پیش رفتن در آن باید ابتدا آنها را فرا گرفت. نوازندگی نیز بخشی از این علم و هنر بزرگ است.
بدون یادگیری اصول نمی توان خیلی نوازنده خوبی شد. اگر سواد موسیقی را درست و صحیح بیاموزید دیگر برای نواختن هر قطعه یا آهنگی نیازی نیست که دچار دردسر شوید. در برخی موارد هنرجویان دوست دارند زود تر به نتیجه برسند و زودتر نوازنده شوند هر چند که می توان با اندکی تمرین بیشتر و پشتکار در مدت زمان کوتاهی به این مهم دست یافت اما بدون آموزش تئوری موسیقی این مورد نیز چندان به کار نخواهد آمد.
” قاش نقاشی خود را بر روی بوم می کشد. اما نوازندگان تصاویر خود را با سکوت می کشند. ”